جنگ های تجاری که با تعرفه های مارپیچ، گسستن زنجیره تامین و گسست روابط دیپلماتیک مشخص می شود، مسیر پر پیچ و خم جهانی شدن را در طول تاریخ مشخص کرده است.
با تشدید شکافهای معاصر بین اقتصادهای بزرگ بر سر استراتژیهای صنعتی و عدم تعادل تجاری، ترسیم بینش از تلفات جنگ های تجاری گذشته برای ایجاد آیندههای تعاونی بادوام ضروری است.
این مقاله در زمانها و مکانهای جغرافیایی سفر میکند تا چگونگی حاکمیت هماهنگی تجاری پس از آسیب متقابل را دوباره کشف کند.
در حالی که ممنوعیتها و تعرفههای صادراتی از دوران باستان به عنوان سلاح مطرح بودهاند، جنگ های تجاری مدرن نشاندهنده پیچیدگی نمایی است که وابستگی متقابل اقتصاد جهانی را منعکس میکند. ما اختلافات تاریخی فعلی و راه حل های امیدوارکننده را بررسی می کنیم.
رقابت های سوداگری؛ تولد جنگ های تجاری
فتوحات متخاصم که به دنبال انحصار تجاری هستند از افتخار مشکوک برانگیختن درگیری های جهانی شدن برخوردارند.
در حالی که قدرت های اروپایی برای کنترل مسیرهای پر رونق ادویه و تولید نساجی رقابت می کردند، بذرهای اولیه برای تضاد تجاری ملی گرایانه کاشته شدند که احساسات امروزی را فرا گرفته است.
درگیریهای اولیه شرکتها مانند جنگهای انگلیسی و هلندی قرن هفدهم به سیاستهای اقتصادی سیستمی دولت تحت تئوری بازرگانی افزایش یافت.
آموزههایی مانند ژان باپتیست کولبر فرانسوی که ادعا میکند «رقبای تجاری از ضرر ما سود میبرند»، ادراکات عمومی پایدار را از تجارت فرامرزی بهعنوان تهدیدی برای رفاه و قدرت به جای رشد مشارکتی القا کرد.
این روانشناسی تکرار شونده باعث ایجاد جنگ های تجاری در خلال اختلالات معاصر می شد.
انقلاب صنعتی و تاثیر آن در درگیری های تجاری
همانطور که انقلاب صنعتی توانایی تولید جهانی را دوباره پیکربندی کرد، ظهور آمریکا به عنوان یک نیروگاه اقتصادی باعث رقابتهای جدیدی شد، بهویژه با تسلط مستقر بریتانیا.
تنشهای نساجی با کارخانههای کارآمد آمریکایی، عرضه فراوان پنبه و اختراعات مبتکرانهای مانند پنبه پاکن باعث افزایش صادرات با قیمتهای پایین شد که سودآوری و سهم بازار بریتانیا را تضعیف کرد.
این امر باعث ایجاد لابی برای محدود کردن واردات از طریق طرح های قانونی شد.
حمایت گرایی غذایی نیز تحت قوانین ذرت بریتانیا که مانع از غلات ارزانتر آمریکایی برای پناه دادن به کشاورزی داخلی می شود، افزایش یافت.
سهمیه های صادرات گندم آمریکا تلافی جویانه شد. چنین تحریمهایی اثرات قحطی را در طول بلای ایرلندی تشدید کرد و خطرات موانع تجاری را نشان داد.
این اختلافات الگوهای اولیه ای را برای نقش اختلالات در صنعت در تسریع درگیری های تجاری مرتبط با فناوری معاصر ایجاد کردند.
به همان اندازه، درس قانون ذرت در مورد اینکه چگونه انزواگرایی اقتصادی خطرات مشترک را تشدید میکند، در همهگیریهای جاری و رویدادهای اقلیمی که نیاز به اقدام واحد دارند، مرتبط است.
نقطههای اشتعال قرن بیستم – اسموت هاولی تا پلازا آکورد
از آنجایی که جنگ جهانی دوم جهانیسازی را ویران کرد، بازسازی چندجانبهگرایی در اولویت قرار گرفت تا اینکه کسری حساب جاری ایالات متحده عمیقتر شد و رقابتپذیری ژاپن شکافها را دوباره باز کرد که منجر به حاشیهسازی پرمخاطره در دهه 1980 شد.
به عنوان مخرب ترین مصوبه، قانون اسموت هاولی در سال 1930 توسط ایالات متحده افزایش یافت که هزاران عوارض واردات را افزایش داد و در نهایت تجارت جهانی را تا 65 درصد کاهش داد و رکود را عمیق تر کرد.
این مطالعه موردی کتاب درسی است که در مورد تأثیرات سمی دومینوی حمایت گرایی هشدار می دهد.
با تبدیل شدن سریع ژاپن به یک رقیب اقتصادی، پرزیدنت ریگان به طور چشمگیری تعرفه های هدفمند را افزایش داد و واکنش های تلافی جویانه را برانگیخت.
تنشها زمانی به اوج خود رسید که در خلال توافقهای ناگوار پلازا در سال 1985 در مورد متعادل کردن مجدد ارزها از طریق افزایش ارزش ین، خشم ژاپنیها و رکود طولانیمدت را برانگیخت.
این اپیزود همچنان در چارچوب بحثهای مربوط به نرخ ارز و تجارت منصفانه تأثیرگذار است.
احیای جنگ های تجاری – رویارویی فناوری ایالات متحده و چین
زمانی که پرزیدنت ترامپ با استناد به نقل و انتقالات نامناسب مالکیت معنوی و شیوههای فناوری، تعرفهها را علیه واردات چینی به ارزش 550 میلیارد دلار وضع کرد، واکنشها به دنبال جنگ تجاری بود که بسیاری از خطر آسیبهای موازی به اقتصادهای جهان مشابه با شکست اسموت هاولی بیم داشتند.
محرک های اساسی از صعود چین از طریق استراتژی های صنعتی هماهنگ مانند “ساخت چین 2025” نشات می گیرد که به صراحت مناطق مسلط مانند روباتیک و تراشه ها را هدف قرار می دهد که در حال حاضر آمریکا در آن پیشرو است.
- انتقال اجباری فناوری در ازای دسترسی به بازار چین
- محدودیت متقابل علیه شرکتهای شاخص از ZTE به بوئینگ
- و تقویت اتحاد با کشورهای رقیب
نشاندهنده یک رقابت چند بعدی برای فناوری و اقتصاد در قرن بیست و یکم است.
قانون تجارت به دنبال تنظیم استراتژیک اتحادهای اقتصادی ایالات متحده در برابر خطرات است.
با توجه به محاسبات استراتژیک پیچیده توسط قدرت های بزرگ که به دنبال موقعیت بهینه برای برتری در آینده هستند، نتیجه غیرقابل پیش بینی باقی می ماند.
پایان دادن به جنگ های تجاری برای ایجاد همکاری
تاریخ نشان می دهد که نبردهای تجاری زمانی فروکش می کند که احزاب، همزیستی را راهی برای موفقیت ملی بدانند.
راهبردهای کاهش تنش عبارتند از:
1.تعقیب متقابل:
به دنبال امتیازات متوازن باشید تا دلایل منطقی را در پس مداخلاتی که در هنگام بروز عدم تقارن به عنوان تبعیض تعبیر می شوند، بشناسید.
2.همسویی سیاست ها:
حقوق لازم نظارت اقتصادی و مکانیسم های حل اختلاف را به عنوان سیاست های بیمه ای که روابط را هموار می کند، بپذیرید. این اهداف سیگنال آسیب عمدی طرف مقابل نیستند.
3.مسائل مربوط به حوزه:
با توجه به پیچیدگی های امنیتی، فناوری و منافع صنعتی مختلف، اختلافات را برای حل تدریجی و نه جامع تقسیم بندی کنید.
4.همکاری :
مشارکت های بخش خصوصی، مبادلات دانشگاهی و ابتکارات مشترک را به طور فعال تقویت کنید تا درک متقابل و آرزوها برای رشد مشترک ایجاد شود.
با رشد وابستگی متقابل، مشاهده تجارت به عنوان پیشرفت پشت سر هم، غلبه بر اختلافات را توانمند می کند.
اگر رهبران چشمانداز آیندهنگری را احضار کنند، آینده خوشبینانه به نظر میرسد.
«با اینتا بهترین بازارهای جهانی را کشف کنید»
برای کسب اطلاعات بیشتر روی لینک های زیر کلیک کنید.
اینتا ، سامانه اطلس ، سامانه جیمکس ، سامانه کامودیفای ، سامانه ولیدیفای ، سامانه HSfinder